تلفات
دربارهى تلفات اين عمليات، اظهار نظرهاى مختلفى شده است. رابين رايت، تلفات اين حادثه را 40 كشته كه فقط 2 نفرشان آمريكايى بودهاند، و بيش از 20 مجروح عنوان كرده است. نمايندگى خبرگزارى فرانسه در بيروت، از قول منابع امنيتى گفت: «بالغ بر 23 نفر كشته و 60 نفر مجروح شدهاند.»
«جبههى مقاومت ملى لبنان» تلفات اين حمله را 23 كشته و 96مجروح اعلام كرد. در همان حال خبرگزارىهاى ديگر، از قول منابع آمريكايى، آمار كشتهها را 30 نفر و مجروحين را 60 نفر ذكر كردند؛ در حالى كه هيچ اشارهاى به هويت آنان نشده بود.
در اين عمليات، بزرگترين ضربه براى آمريكا، اين بود كه چنين حادثهاى در سفارتِ به شدت حفاظت شدهاش كه به آن «قلعهى آمريكا» مىگفتند، اتفاق افتاده بود. به نوشتهى روزنامه «ديلى تلگراف»، اين انفجار توانست موانعى را در هم بشكند كه به «دندانهاى اژدها» معروف بود.
بلافاصله پس از انفجار، نيروهاى محافظ سفارت كه سالم مانده بودند و از «دَرَك» (ژاندارمرى) لبنانى و نيروهاى آمريكايى مارينز تشكيل مىشدند، از ورود خبرنگاران و عكاسان به محل حادثه جلوگيرى كردند.در حالى كه عدهاى ميان آوار به دنبال نگهبانان و كاركنان كشته و مجروح شده مىگشتند، تعدادى از كارمندان، در ميان ويرانههاى خونين شده، بهدنبال برگهها و اسناد سرّى سفارت كه در ميان خاك و آهن پراكنده شده بود، مىگشتند و آنها را جمع مىكردند.
ساعتى بعد، گروههاى ويژهى تحقيق انفجار، در محل سفارت حاضر شدند و در ميان قطعات منهدم شدهى ماشين، به دنبال تكههاى پلاك و موتور آن براى شناسايى گشتند. رابين رايت، پيرامون حوادث و اتفاقات بعد از انفجار مىنويسد:
«پس از حادثهى انفجار، آمريكا سعى كرد وجههى خود را حفظ كند. «جورج بوش» معاون رئيس جمهورى، طى يك صحنه سازى گفت: بگذاريد من يكچيز را به شما اطمينان بدهم، آمريكا در اين حكومت هيچگاه و هيچگاه اجازه نخواهد داد كه تروريسم يا ترس از تروريسم، سياست خارجى آمريكا را تعيين كند. ما از موضع خودمان عقب نخواهيم نشست؛ چرا كه تروريستها به صحنه آمدهاند. ما ابر قدرتيم و قوى و مغرور هستيم. ما اصول ثابتى داريم و اين اصول به ما اجازه نمىدهند كه بگذاريم تروريسم سياست خارجى ما را تعيين كند.
البته در آمريكا انتخابات رياست جمهورى در پيش بود و از ظواهر امر اين گونه بر مىآمد كه حكومت ريگان و مديريت او، دچار مشكل شده است.ساختمان سفارت آمريكا در غرب بيروت بسته شد و حتى يك سرباز هم در آنجا باقى نگذاشتند. در ساختمان جديد سفارت در شرق بيروت در دير عوكر،سلاح سنگين كار گذاشتند و پرواز بر فراز اقامتگاه اختصاصى سفير آمريكا،براى تمام هواپيماها ممنوع شد.
به كاركنان سفارت كه در شرق مسيحى نشين بيروت سكونت داشتند،توصيه شد تا به محض تاريك شدن هوا، از خانههايشان بيرون نيايند. ديپلماتهاى آمريكايى، به سرعت به وسيلهى هلىكوپتر به قبرص منتقل شدند؛چون اطراف فرودگاه بيروت نيز به دليل نزديكى به منطقهى شيعيان، منطقهى خطرناك و ممنوع بود. «بِريان كارسِن» سخنگوى وزارت خارجهى آمريكا، توضيح داد كه اين اقدامات موقتى است و بعداً بسته به اينكه تجديد سازمان و اطلاع سيستم امنيتى سفارت چهقدر طول خواهد كشيد و چهقدر موفقيتآميز باشد، اوضاع به حال عادى باز خواهد گشت».
آمريكا كه از تأثيرات منفىِ اين انفجار بر انتخابات قريب الوقوع رياست جمهورى مىترسيد، يك گروه حرفهاى را جهت تعقيب،شناسايى و كسب اطلاعات دربارهى سازمان جهاد اسلامى كه مسئوليت اين حمله را پذيرفته بود، به لبنان فرستاد، تا به زعم خود در يك طرح برق آسا، ضربات خرد كننده به اين سازمان ناشناس وارد آورند.
اين گروه، همراه با «ريچارد مورفى» معاون وزير امور خارجهى آمريكا، عازم لبنان شدند. ساعاتى از ورود آنان به بيروت نگذشته بود كه خود روى حامل مورفى، مورد اصابت موشكهاى آر.پى.جى قرار گرفت. ريچارد مورفى جراحاتى سطحى برداشت؛ ولى ادعاها و تصورات آمريكا براى مقابله با سازمانهاى مبارز لبنانى، در همان اولين روزها با شكسترو به رو شد.
دومين انفجار سفارت آمريكا در بيروت، وحشت زيادى در ميان نيروهاى خارجى ايجاد كرد. آمريكا و انگليس، دفاتر نمايندگى خود در لبنان را تعطيل كرده و اتباع خود را از سفر به اين كشور باز داشتند.
مسئوليت حمله
در لحظاتى كه سفير آمريكا و سفير انگليس، و همين طور ديگر مجروحين حادثه در بيمارستان بسترى و تحت معالجات اوليه بودند، شخص ناشناسى با نمايندگى خبرگزارى فرانسه در بيروت، تماس تلفنى گرفت و بيانيهى سازمان جهاد اسلامى را كه دربارهى اين عمليات صادر شده بود، به اين شرح قرائت كرد:
«بسماللَّه الرحمنالرحيم
سازمان جهاد اسلامى مسئوليت انفجار ماشين حامل بمب را كه به رانندگى و همراهى دو تن از فدائيان ما صورت گرفت و هدف آن، محل سكونت سفير و كاركنان سفارت آمريكا بود، بر عهده مىگيرد. عمليات آيندهى ما نزديك است و ماشين بعدى خواهد آمد. ما قبلاً اخطار داده و گفته بوديم كه در صورت عدم خروج آمريكا از لبنان، عمليات خود را عليه منافع آن انجام خواهيم داد. ما به اخطار و وعدههاى خود پايبنديم. ما در اينجا اعلام مىكنيم مادامى كه يك آمريكايى در خاك لبنان وجود داشته باشد، اين گونه حملات ادامه خواهد داشت. ما در همه جا هستيم و به عهد خود وفا داريم.
در اينجا از همهى شهروندان لبنانى درخواست مىكنيم كه از نزديكى اماكن و موسسات آمريكايى و همچنين نقاط تجمع آنان، به خصوص سفارتخانه،دورى كنند. ما قوى هستيم و قوى خواهيم ماند.
سازمان جهاد اسلامى لبنان»
با وجودى كه تاكنون منابع اطلاعاتى و دستگاههاى جاسوسى آمريكا، نشانهى مستند و مستدلى از عاملين اصلى اين حادثه و هويت رانندهى شهادتطلب اين عمليات ارائه نداده و فقط به ايراد اتهام به همهى مخالفين، از جمله ايران اقدام كردهاند، يكى از نشريات چاپ تهران، به نقل از «اينترنت» مدعى شد كه اين عمليات توسط حزباللَّه لبنان انجام شدهاست. روزنامهى «توس» در شماره دوازدهم خود كه در تاريخ شنبه 1377/5/17ه.ش (8 اوت 1998م) منتشر شد، اين گونه نوشت:
«سپتامبر 1984 بيروت، عمليات انفجار انتحارى يكى از ساختمانهاى وابسته به سفارت آمريكا در بيروت از سوى حزباللَّه لبنان».
عكس العمل
رونالد ريگان رئيس جمهورى آمريكا، چند ساعت پس از انفجار سفارت، در حالى كه براى اطلاع از خبر حادثه، از خواب بيدارش كرده بودند، در حضور خبرنگاران گفت: «ما كه نمىتوانيم به سوراخى بخزيم و وظايفمان را فراموش كنيم».
ولى پس از اين حادثه، آمريكا درست همين كار را كرد. يك سال پيش از آن، آمريكا بيشترين تعداد نيرو را در بين گروههاى خارجى در لبنان داشت. حدود 190 آمريكايى به صورت مخفى در لبنان به فعاليتهاى جاسوسى و اطلاعاتى مشغول بودند؛ ولى در روز انتخابات رياست جمهورى آمريكا 1363/8/17 ه.ش (8نوامبر 1984م) فقط ششنفر، آن هم ديپلمات، در لبنان باقى مانده بودند. همان تعداد كم هم از جريانات و حوادث سياسى دور نگه داشته شده بودند. از كليهى اعضاى سفارت خواسته شد كه دربارهى كارهاى بارتولوميو (سفير) با كسى صحبت و مصاحبه نكنند. دليل اين كار هم اين بود كه آمريكا تصور مىكرد هدف سازمان جهاد اسلامى از اين عمليات، شخص سفير بوده است؛ به همين لحاظ بارتولوميو براى حفظ جانش، يك هفته قبل از انتخابات رياست جمهورى، به پاريس رفته و محرمانه در آنجا زندگى مىكرد؛ ولى هدف سازمان جهاد اسلامى، مبارزه عليه آمريكا و اهداف استكبارى او در لبنان بود. به گفتهى رابين رايت: «جهاد اسلامى آمريكا را به مبارزه طلبيد و در مرحلهى اولِ اين مبارزه پيروز شده بود».
«كاسپار واينبرگر» وزير جنگ آمريكا، در برابر اين سؤال خبرنگاران كه: آمريكا در قبال اين حمله، چه عكسالعملى انجام خواهد داد؟ گفت: «تفاوتى نمىكند كه آمريكا چه كارى انجام دهد. به هر حال اين گونه عمليات ادامه خواهد يافت و هرگز تصميمى عليه آن وجود نخواهد داشت. بهويژه آنكه عيب كار اينجاست كه عاملان اين گونه عمليات، اقدام به خودكشى مىكنند».
پس از اين عمليات، آمريكا سه ناوچه جنگى خود را كه پس از انفجار مقر تفنگداران دريايى، از سواحل بيروت فرا خوانده بود، دوباره به لبنان بازگرداند.
پس از دومين حملهى شهادتطلبانه عليه سفارت آمريكا و سومين حمله عليه منافع آمريكا در بيروت، كنگرهى آمريكا، قانونى مبنى بر اختصاص 10 ميليون دلار براى جمع آورى و كسب اطلاعات دربارهى نقشهها و طرحهاى تروريستى گروههاى مخالف، عليه شهروندان آمريكايى و اموال آنان تصويب كرد و براى هر خبر و اطلاع از چنين مواردى، تا سقف 500/000 دلار جايزه تعيين كردند كه اين مسئله عجز دستگاههاى اطلاعاتى عظيم آمريكا «سيا» و «اف.بى.آى» را در شناسايى يك گروه ظاهراً كوچك محلى در لبنان به خوبى نشان داد.
كنگرهى آمريكا، همچنين 110 ميليون دلار براى تكميل تاسيسات و تجهيزات امنيتى در سفارتخانهها، و نيز 356 ميليون دلار براى سال 1364ه.ش (1985م)، به منظور تشديد اقدامات امنيتى در 70 نمايندگى خارجى آمريكا كه بيشتر مورد تهديد بودند، اختصاص داد.
اواخر سال 1363ه.ش (اوائل 1985م) وزارت خارجهى آمريكا متوجه شد كه 139 محل سياسى و سفارتخانه، يعنى بيش از نيمى از262 سفارتخانه و نمايندگى آمريكا در خارج از حداقل استانداردهاى امنيتى نيز برخوردار نيستند. اين مكانها، پس از دومين انفجار سفارت آمريكا در بيروت، تاسيس شده بودند.
در جريان يك تحقيق معلوم شد كه آمريكا براى اينكه بتواند در سفارتخانهها و نمايندگىهاى سياسى خود، امنيت قابل قبولى ايجاد كند،مجبور است پر هزينهترين و اجبارىترين پروژهى تغيير يا تجديد ساختمان را در طول تاريخ خود، تحمل كند. هزينهى اين كار را حدود 3/3 ميليارد دلار تخمين زده بودند كه دو سوم آن به سفارتخانهها و نمايندگىهاى مستقر در خاور نزديك اختصاص يافته بود.
نظرات شما عزیزان: